دلی رانشکن شاید خانه خدا باشد
کسی را تحقیر نکن شاید محبوبه خدا باشد
از کمکی دریغ نکن شاید کلید بهشت باشد
سر نمازه اول وقت حاضر شو شاید اخرین
دیدارت با خدا باشد در زمین خدا
دلی رانشکن شاید خانه خدا باشد
کسی را تحقیر نکن شاید محبوبه خدا باشد
از کمکی دریغ نکن شاید کلید بهشت باشد
سر نمازه اول وقت حاضر شو شاید اخرین
دیدارت با خدا باشد در زمین خدا
كاش يه تكه سنگ بودم،يه تكه چوب،مشتي خاك،كاش يه دوره گرد،يه ولگرد بودم.كاش كسي بودم كه تو را نمي شناخت.كاش دلم از سنگ بود.كاش اصلا دل نداشتم.كاش اصلا نبودم.كاش نبودي.كاش مي شد همه چي رو با تخته پاك كن پاك كرد.گلم كاش يكي از آجرهاي خونت بودم.يا يه مشت خاك باغچه ات.كاش دستگيره ي اتاقت بودم تا روزي هزار بار مرا لمس كني.كاش دستات بودم.كاش چشمات بودم.كاش دلت بودم.كاش من تو بودم.كاش تو من بودي.كاش ما يكي بوديم
همواره بیاد داشته باشید آخرین كلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد.
عشق، یك ابتلاست این تو نیستی كه عشق را می آفرینی تو فقط به عشق دچار میشوی عشق،همچون نسیم میوزد و همچون نسیم می رود هنگامی كه نسیم عشق می وزد،شادمانی كن و تن به آن بسپار و هنگامی كه می رود،تنها بگو:خدانگهدار. عشق،چیزی نیست كه بتوانی آن را در قفس نگه بداری. عشق،آزاد است. اگر عشق را در قفس بیندازی،دیگر نمیخواند. بگذار عشق آزادانه بیاید و هرگاه خواست،برود. پرنده عشق را نه در قفس،بلكه هنگام پرواز در آسمان تماشا كن. بدین سان از تماشای عشق و پرواز دل انگیزش بیشتر لذت خواهی برد. اگر عشق رفت،به او بگو:"ای عشق!می روی و دلم تنگ میشود". كسی را كه دوست می داری اسیر توقعات خود نكن. از عشق خود ابری بساز باران ساز و بر او بی دریغ ببار. بگذار معشوق تو،زیر بارش بی امان باران عشق توببالد بالیدن و نورانیت او را تماشا كن و شاد باش. این گونه است كه عشق می ماند و نمیرود. **************
بخون امشب تا منم بتونم گريه کنم
تا بتونم با تو بخونم گريه کنم
مي خوام آتيش بگيرم داره سوز ني مياد
دلم از غصه پره که رفته ، کي مياد
نمي دونم که چي شد چرا ازمن رنجيد
جاي اين بي مهري کاش من و مي فهميد
مردم از زخم هايي که خوردم از تنهايي
کمکم کن اي دوست مردم از تنهايي
واسه خاطر خدا اون و برگردون و
شاد کن خاطره اين دل سرگردون و
نه ديگه به روم نيار که چي اومد به سرم
نگو خاطرخواهي چه گلي زد به سرم
يا به ليلا برسون اين دله مجنون و
يا مداوا کن اين درده بي درمون و
مردم از زخم هايي که خوردم از تنهايي
کمکم کن اي دوست مردم از تنهايي
واسه خاطر خدا اون و برگردون و
شاد کن خاطره اين دل سرگردون و
من اسيرم تو فقط لحظه مردن من
مي توني وا کني اين يوغ از گردن من
من اسيرم تو فقط لحظه مردن من
مي توني وا کني اين يوغ از گردن من